Hussain (4-62 AH. – 614 AD.) was the youngest son of #Ali (A.D. 600-661) by #Prophet#Mohammed ’s daughter #Fatimah. Ali was the fourth #Caliph_of_Islam. When #Yazid , son of #Muawiyah , became Caliph he demanded allegiance from Hussain. He refused because of Yazid’s wayward ways. Ultimately he had to confront Yazid. It had to be done, to preclude any further deterioration and eventual disintegration of Islam. He had to clear up the damage -the transgression of #Islamic values, the frivolous social behaviour, in the name of Islam – the sickening dashing of dreams about future glories of Islam. Hussain had no illusions about the extent of that damage. Was it to ask too much of Hussain to take the responsibility? Certainly not. He as the Prophet’s grandson had to do his duty. But there was no easy option for him. He had to bear the brunt. When a situation of this kind arose, a very heavy burden fell on Hussain. Read more : library.tebyan.net/f
جواب یه شاعر به شاهین نجفی در پی اهانت به علمدار کربلا
"شعری در پاسخ اهانت به ابالفضل العباس" .حتما بخونید ادم جگرش حال میاد ♥ . . . خبر آمد که به دلدار اهانت شده است . وَ به دستان علمدار جسارت شده است . به خیالت مثلا قافیه سازی کردی . بچه جان با دُم یک شیر تو بازی کردی . پسرک آخر این قصه خودت باخته ای . این چه ابیات کثیفیست به هم بافته ای . به چه حقی تو دَم از دست علمدار زدی . شرح رسوایی خود را همه جا جار زدی . بی حیا حضرت عباس کجا وُ تو کجا . مایه ی فخر همه ناس کجا وُ تو کجا . تو که هستی که از عباس سخن می رانی . طینت پاک و نیاکان نکو می خواهد .
بردن نام علمدار وضو می خواهد . تویِ گنجشک به شیطان لعین بنده شدی .
باز با واژه ی "شاهین" سبب خنده شدی . نجفی! با پسر شاه نجف کارَت چیست؟ .
خود ابلیس حیا کرد وُ هوادارَت نیست
. پرچمش فوق علم هاست علمدار حسین . پسر سوم زهراست علمدار حسین .
اسوه ی مردی وُ اسطوره ی مردانگی است
. بانیِ مکتب جانبازی و پروانگی است . صولت صفدری وُ هیبت حیدر دارد .
همت وُ معرفت فاتح خیبر دارد . خود الله به عباس علی مغرور است .