یادم میاد یه بار یکی از دوستام تو مدرسه لواشک آورده بود ...
هعــــی روحش شاد ویادش گرامی باد ^ـ^
دختر خوبی بود ولی حیف که مارو خوب نمیشناخت
برنامه ی هرسال من تو تعطیلات نوروز.......
(ن)شستن
(و)
(ر)یلکس بودن
(و)
(ز)ر زدن
کیا مث منن؟؟؟=)
دختر داییم 6 سالشه .
اومده میگه : خاطره بیا منطقی حرف بزنیم
گفتم بزنیم .
مگه : ببین خاطره من چون برنج خیلی دوست دارم میخوام برم زن شمالی ها بشم
تو هم که عاشق طبیعتی ، بیا تو هم برو زن شمال ها بشو .
من اونجا غریب نباشم دلم بگیرم .
من :|
همچنان من :|
و بازم من :|
آخه من چی بگم ؟ بچه 6 ساله به فکر ازدواجه اونوقت من منتظرم سری جدید کلاه قرمزی در بیاد :(
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩ
.
.
.
.
.
.
ﻧﻨﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺮﺗﻮ ﻣﺎﺩﺭﺗﻮ ﻋﻤﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺘﻮ ﺑﺎ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﺍﺏ ﺷﺎﺩ ﮐﻦ ^__^
چندتا فامیل پیر داشتم همیشه توی عروسیها میومدن میزدن تو پهلوم در گوشم میگفتن:بعدی تویی، بعدی تویی...
البته دیگه اینکارو نمیکنن...چون توی مجلسهای ختم، منم باهاشون همین کارو کردم :)
منکه جواب گرفتم شمام امتحان کنید بد نیس:)))
:: موضوعات مرتبط:
جك ,
مورد داشتيم ,
خاطرات خنده دار ,
دقت كردين ,
,